گاهنگاری در خدمت مکتب واقعگرایی
هنرمندان برای نشان دادن
انسان در حال حرکت (در تصاویر یا در مجسمه ها) اغلب به تکرار یک موضوع در یک فضای
واحد متوسل میشوند. همان طور که در بعضی نقوش برجسته مشهود است، توالی یک شخصیتِ
واحد، گاه، منجر به ایجادِ احساسِ ریتم و توهم جابجایی میشود؛ این امر نشان میدهد که پیشینیان ما بر یک چنین تکنیکی که باعث میشده سربازان یا اسب ها در سر
جایشان متحرک دیده شوند مسلط بودهاند، یا آن طور که مَره در اثرش
"حرکت" میگوید: "تنظیم [وفق دادن] خود با پیشرفتِ آرامِ نظریاتِ
مقدس". به محض این که بشر توانست
تصاویر ذهنی خود و به ویژه دنیای موجودات پویا را به صورت طرحهایی ترجمه کند، از این
روش تصویری، که در نقاشیهای دیواریِ کهنِ کشف شده [برای مثال،] در غار Chauvet فرانسه نیز موجود است، بهره
گرفت.
ردها یا خطوط گرافیکیِ ثبت شده به وسیله اِتیِن ژول مَره بسیاری از هنرمندان غربی مانند پیکاسو یا ماتیس، آغازگرانِ هنری که امروزه "نقاشی با نور (light painting)" خوانده میشود، را به خود جذب کردهاند؛ این هنر عبارت است از ثبت ردّ چراغ[ها]ی نورانیِ در حال حرکت به واسطه یک دوربین عکاسی و با زمان نوردهی طولانی [چندین ثانیه].
هنر انتزاعیِ آغازِ سده بیستم میلادی، آثار واقع گرایانه و نیز علم مرتبط با این آثار را رد، و بازنماییهایی مینیمالیستی و هندسی را از بدن انسان اتخاذ کرد.
ارزش زیبا شناختی حرکت، مکتب ایتالیاییِ فوتوریسم را به سوی استفادهای نظاممند از آن، جهت ترویجِ پیشرفت فناوری، پویایی انسان، که با یک ماشین یکی دانسته شده بود، و نیز، جهت بازآفرینیِ احساسِ سرعت سوق داد.
نمایشگاه گردانان
با حمایت سخاوتمندانه
شرکا و صاحبان حق